افزایش دانش و مهارت های شخصی ؛ توسعه اجتماعی

Instagram : @MohsenTohidy

MohsenTohidi.ir

۴۴ مطلب در شهریور ۱۴۰۲ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

کسی که از "آینده" حرف بزند، مخش معیوب است. "حال" است که به حساب می‌آید. زنده کردن "گذشته"ها هم جنگی است که به درد کرم‌ها می‌خورد.

 

 

 

  • Mohsen Tohidi
  • ۱
  • ۰

در لحظه زندگی کن

در لحظه زندگی کن...

این خلاصه ی تمام کتاب هایی است که درباره ی رازهای زندگی شاد نوشته شده است ..

  • Mohsen Tohidi
  • ۰
  • ۰

دیگران را ببخش،

حتی وقتی متاسف نیستند.

بگذار حق با آنان باشد،

اگر این چیزیست که به آن نیازمندند…

  • Mohsen Tohidi
  • ۰
  • ۰

 

میگن چیزی که نکشتت قوی‌ترت میکنه! ولی هیچ‌کَسی نمیگه چقدر آسیب میبینی و چقدر اون آسیبها قراره بمونه تا فقط یکم به ظاهر قوی بشی!

 

  • Mohsen Tohidi
  • ۰
  • ۰

شطرنج یه جورایی و یه جاهایی عین زندگیه.

اولش فک میکنی همه چی تحت کنترل خودته، صفحه برابر با حریف و هزاران فرصت برای بُردن و تاختن.

 

میای و میای و میای میرسی به یه جایی که شاه مونده و ۵ تا سرباز.

 

📌حرکت اجباری می دونین چیه؟

اخر بازی که خودت موندی و ۵ تا سرباز هر حرکتی کنی یکی از سربازات میمیره، حرکتت به ضررته، تو حرکت می کنی حریف می زنه و تهش می بازی.

اونجاست که یاد اول بازی می افتی، چه حرکتها که نکردی، چه گشایش ها که میشد بکنی و نکردی، چه اشتباه ها کردی که تهش رسیدی به حرکت اجباری.

حرکتی که می دونی به ضررته ولی چاره نداری و باید بکنی.

این تو همه زندگی هست، تو کارت هست تو سیاست هست، تو اقتصاد هست.

  • Mohsen Tohidi
  • ۰
  • ۰

میدونستی پروانه ها نمیتونن بال هاشون رو

ببینن و اصلا خبر ندارن که چقدر قشنگن؟!

توهم یه پروانه ای یه انسان فوق العاده‌ای

فقط خودت نمیبینیش..

 

  • Mohsen Tohidi
  • ۰
  • ۰

 

آدم‌ها نمی‌فهمند برای آن‌ها [، و به خاطر آن‌ها] چه کارهایی می‌کنی، تا آن زمان که دست از انجام‌دادنشان برمی‌داری.

  • Mohsen Tohidi
  • ۰
  • ۰

نترس در کاری که به آن مشغول هستی، دشمن یا دشمنانی باشند که نخواهند تو در آن موفق باشی. چرا که وجود این دشمنان باعث میشود، با انرژی بیشتری کارت را انجام دهی. یعنی این دشمنان ناخواسته کار دوست را انجام می‌دهند.

 

 

  • Mohsen Tohidi
  • ۰
  • ۰

پــــرده پــــرده آنـــقـدر از هـم دریــدم خویــش را

 

تا که تصــویــری ورای خـویـــش دیـدم خویــش را

 

 

 

خویش خویش منــهم اینک از در صلح آمده است

 

بسکه گوش از خــلق بستم تا شنیدم خویــش را

 

 

 

خویشِ خویشِ من مرا و هرچه من ها بود سوخت

 

کُشتم آن خویش و ز خاکش پروریـــدم خویــش را

 

 

 

معنی این خویـــش را از خویشِ خویش خود بپرس

 

(خویش یابی را گُــــزیدم بس گَــزیدم خویــش را)

  • ۱
  • ۰

نگرانی مزخرف

نگرانی 

جلوی اتفاقای بد رو نمیگیره؛

فقط جلوی لذت بردنت از چیزای خوب رو میگیره...

  • Mohsen Tohidi