تنها چیزی که آدم رو از اون حقیقت تلخ نجات میده، ارادهای هست که چاشنی اصلی اون رو، یک ذهن فعال و مثبت تشکیل میده. درواقع فکر تغییر به شما ارادهی تغییر میبخشه.
تنها چیزی که آدم رو از اون حقیقت تلخ نجات میده، ارادهای هست که چاشنی اصلی اون رو، یک ذهن فعال و مثبت تشکیل میده. درواقع فکر تغییر به شما ارادهی تغییر میبخشه.
برای اینکه بااستعداد یا باصداقت به نظر برسیم، حتی به خودمان هم دروغ میگوییم و تا جایی که میتوانیم خود را هم متقاعد میکنیم؛ چرا که تنها چیزی که اهمیت دارد سنگینی نگاه دیگران است.
این تسلیم شدن، پذیرفته شدن از سوی اکثریت، از سوی مُد و گرایشهای روز برای ما آنقدر اهمیت مییابد که تمام زندگیمان را درگیر خود میکند، پیش از آنکه خودمان باشیم و حتی پیش از آنکه بخواهیم شبیه خود واقعیمان باشیم، و خلاصه پیش از آنکه بتوانیم احساس خوشبختی کنیم.
بیاموزید بدون سرزنش کردن، احساس خود را ابراز کنید. بیاموزید که با حالتی گشوده و غیرتدافعی به یار خود گوش کنید.
به شریک زندگی خود فضای ابراز وجود بدهید. ایجاد فضا برای خود و دیگران بسیار مهم است. عشق نمیتواند بدون فضا شکوفا شود.
عزت نفس یعنی من چقدر خودم را قبول دارم و معتقدم برای مواجهه با مسائل زندگی توانمند هستم و این حق را دارم که از زندگی لذت ببرم و از مواهب آن بهرمند شوم.
ما از تنهایی میترسیم، امّا تنهایی به خودی خود وجود نداره. شکلی نداره. تنهایی مثل سایهای بر ما گسترده میشه. درست مثل سایه با آمدن روشنایی از بین میره، لحظهای که ما این حقیقت رو دریابیم، این احساس غم انگیز رخت بر میبنده.
پس حقیقت چیه؟
اینکه پایان تنهایی، وقتیه که کسی بهت نیاز داره. و دنیا پر از نیازه.
زن قوی زنی ست ک امروز صبح ب گونه ای بخندد ک گویا دیشب گریه نکرده است..
در نهایت تنها یک چیز هست که عمیقاً و اساساً باعث آزردگی انسان میشود، و آن اینکه زندگیِ بیمعنایی بر او تحمیل شود.
جستجوی شادی غلط نیست ولی برای آرامش بیشتر روح چیزی بیش از غم و شادی هست، و آن معناست که باعث شکوفایی همه چیز میشود. چون وقتی کاری که انجام میدهی برایت معنا دارد، و دیگر فرقی ندارد که شاد باشی یا غمگین.
راضی هستی -در عمق روحت تنها نیستی- و به چیزی تعلق داری.
یک قانونی هم هست که میگه :
هرچی کمتر محبت کنی بیشتر دوسِت دارن!!!
لحظههایم بی تو بد طی میشود
غــم درونِ سیـنـه پـاپـی میـشود
منتـظـر هستـم بیـایـی ، راستـی
وعـده ی دیـدار مـا کی میـشود؟
نمیتوان عشق را به جهان خانوادگی تقلیل داد. باید بفهمیم که تولد یک کودک بخشی از عشق است، امّا نباید چنین نتیجهگیری کنیم که تولد یک کودک تحقق عشق است. من به راستی به بلندای زمانی که عشق دوام میآورد علاقهمندم. اجازه دهید دقیقتر باشم:
نباید برداشتمان از "دوام آوردن" تنها این باشد که عشق تداوم مییابد، که عشق جاودان یا همیشگی است. باید بفهمیم که عشق راهی متفاوت برای تداوم یافتن در زندگی خلق میکند که وجود همهٔ انسانها، آن زمان که با عشق محک زده میشود، با شکلی تازه از تجربهٔ زمان روبهرو میشود.