افزایش دانش و مهارت های شخصی ؛ توسعه اجتماعی

Instagram : @MohsenTohidy

MohsenTohidi.ir

۵۸ مطلب با موضوع «تقدیم به غلط نویسها» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

ازتون خواهش میکنم تمام تلاشتونو بکنید تا اطرافیانتون متوجه بشن که شما، با هر شریطی کنار نمیایید و هر اشتباهی رو قرار نیست ببخشید

همون نقطه اى که دیگران حس کنن شما تحت هر شریطی قراره باهاشون بمونید،

به خودتون و غرورتون و خواسته هاتون و شخصیتتون بگید خدانگهدار.

 

 

  • Mohsen Tohidi
  • ۰
  • ۰

چرا مُراقبِ آنچه می گوییم نیستیم؟ سی علّت

 

1-چون کتاب نمی خوانیم؛

2-چون اهمیتِ رشد شخصیت، حتی ده درصدِ نظام آموزشی نیست؛

3-چون نظام آموزشی بر حفظ کردن استوار است تا فکر کردن؛

4-چون تربیتِ خانوادگی بیشتر بر احساسات استواراست تا رشد فردی؛

5-چون نیاموخته ایم حرف زدن، مسئولیت دارد؛

6-چون وقتی به پول می رسیم احساسِ قدرت می کنیم؛

7-چون وقتی به قدرت می رسیم احساسِ برتری می کنیم؛

8-چون عموماً دو هدفِ کلیدی را در زندگی دنبال می کنیم: پول و شهرت؛

9-چون منافع شخصی بر رفتار اخلاقی غلبه دارد؛

10-چون اصلِ نگاه به انسانهای دیگر ابزاری است؛

11-چون افراد، یک دفعه به جایگاهی غیرمنتظره می رسند؛

12-چون بی احترامی به انسانها در جهان سوم خیلی پی آمد ندارد؛

13-چون نیروهای احساسی بر عقلِ محاسبه گر غلبۀ نود درصدی دارند؛

14-چون فکرِ قبل از سخن، فرصتِ تمرین ندارد؛

15چون افراد، جوگیر می شوند؛

16-به مراتب مهم تر از داشتنِ پِرنسیپ ؛  تعدادِ فالوور است

17-چون معلوم نیست مسئول تربیتِ مدنی کیست؛

18-چون تربیت، از خانواده و کلاسِ درس به جهان مجازی منتقل شده است؛

19-چون عنصر "زمان" در سخن گفتن تعطیل است؛

20-چون بی ثباتی اقتصادی، تعادل رفتاری را مختل کرده است؛

21-چون آشنایی با ادبیات فارسی به شدت ضعیف شده است؛

22-چون درناخودآگاهِ افراد، بخشِ رعایتِ حقوقِ دیگران قفل است؛

23-چون گروه های مرجع فرهنگی در جامعه تغییرکرده اند؛

24-چون روان شناسی فهم دیگران در بسیاری ازافراد ضعیف است؛

25-چون زرنگی های دمِ دست مهم تر از میراثِ شخصیتی است؛

26-چون تصورمی کنیم دیگران متوجه نیات ما نمی شوند؛

27-چون احساسِ تعلق به یک جامعۀ سالم، خیلی ضعیف است؛

28-چون زندگی امری جدی نیست؛

29-چون به دوامِ واژه های منفی در ذهن انسان واقف نیستیم؛

30-چون بسیاری، حتی پنج صفحه درمورد خودشان نمی توانند بنویسند .

  • Mohsen Tohidi
  • ۰
  • ۰

اوبونتو

در مناطقی از غرب آفریقا، وقتی کسی کار ناپسندی انجام می‌دهد او را به مرکز دهکده می‌برند و برای دو روز، تمام اعضای قبیله او را احاطه می‌کنند و درباره ویژگی‌های خوب و مثبت آن فرد حرف می‌زنند. 

 

آنها معتقد هستند که هر فرد ذاتاً خوب است ولی گاهی هم اشتباهاتی مرتکب می‌شود که در‌ واقع درخواست کمک است. افراد قبیله کنار هم در این آئین جمع می‌شوند تا به فرد خوبی ذاتی اش را یادآوری کنند. 

 

اعتقاد جمعی این است که این حمایت، از هر نوع تنبیه و خجالت زده کردن فرد بهتر است. 

آنها این حرکت را "اوبونتو" به معنی "انسانیت با یکدیگر و تمام موجودات زنده" می‌نامند.

 

 

  • Mohsen Tohidi
  • ۰
  • ۰

پذیرفته‌ام زندگی را.

پذیرفته‌ام قرار نیست اتفاق عجیب 

و خاصی بیفتد قرار نیست یک شبه همه چیز بهتر شود و قرار نیست 

یک روز چشم باز کنم 

و ببینم که معجزه رخ داده 

و همه چیزِ جهانم ایده‌آل‌ 

و شگفت‌انگیز شده…

 

پذیرفته‌ام دنیا همین است.

 

غم هست، شادی هم هست.

 

پستی هست، بلندی هم هست

 

بستگی دارد به اینکه من چقدر 

با هر دلیل کوچکی شاد شدن 

را بلد باشم.

 

  • Mohsen Tohidi
  • ۰
  • ۰

یک نوع افسردگی

یه تعریف از افسردگی شنیدم، جالب بود:

«یه احساسیه که انگار یادت نمیاد حس بهتر داشتن چجوری بوده، و بعد کارهایی رو انجام میدی که فکر می‌کنی حالت رو بهتر می‌کنه، اما نمی‌کنه، حتی بدترش می‌کنه.  

و کارهایی که می‌ترسی انجامشون بدی، احتمالا کارهایی هستن که حالت رو بهتر می‌کنن، اما باز هم نمی‌تونی انجام بدی، و دلیلی هم براش نداری.»

 

  • Mohsen Tohidi
  • ۰
  • ۰

خشونت زیبا

از مارکس، انگلس و لنین می‌پرسند که آیا ترجیح می‌دهند همسری برای خود اختیار کنند یا معشوقه داشته باشند. مارکس که در مسائل خصوصی تا حدودی محافظه‌کار بود همان‌گونه که از او انتظار می‌رود می‌گوید «همسر» ولی انگلس که خوش‌گذران‌تر از او بود معشوقه‌داشتن را انتخاب می‌کند. در کمان شگفتی لنین می‌گوید «هر دو». چرا؟ آیا در پشت تصویر انقلابی خشکی که از او وجود دارد رگه‌ای از خوش‌گذرانی منحط پنهان است؟ نه. او توضیح می‌دهد: «زیرا بدین ترتیب می‌توانم به همسرم بگویم که پیش معشوقه‌ام می‌روم و به معشوقه‌ام بگویم باید پیش همسرم باشم...» «و بعد چه می‌کنی؟» «یک گوشه‌ی خلوت پیدا می‌کنم و می‌آموزم و می‌آموزم و می‌آموزم!»

 

  • Mohsen Tohidi
  • ۰
  • ۰

در مواجهه با آدم‌ها همیشه از خودم می‌پرسم : آیا حاضرم تسلیم محض این آدم باشم ؟ و تعداد کسانی که در مورد آن‌ها پاسخم "بله" باشد، چندان نیست ...!

 

 

  • Mohsen Tohidi
  • ۱
  • ۰

آدمهای بیشعور اینجوری معذرت میخوان:

 

-ببخشید ولی تو اشتباه متوجه شدی

-ببخشید ولی تو زیادی حساسی

-اگه راحتت میکنه بیا میگم ببخشید

-من میگم ببخشید ولی چیزی که گفتم حقیقته

-ببخشید من عصبانی بودم و اون حرف رو زدم اما تو نباید بری رو مخ من

و بدترینش: وانمود کنه که هیچ اتفاقی نیفتاده

دقیقا مثل کتاب بی‌شعوری خاویر کرمنت میگه:

«بی‌شعورها قابلیت شگفت انگیزی برای دیدن تنها یک وجه از هر مساله‌ای رو دارن، همون وجهی که منافع اونا رو تامین میکنه»

 

 

  • Mohsen Tohidi
  • ۰
  • ۰

مادر بزرگم معتقد بود آدم نباید زیادی فکر کنه یا کتاب بخونه. تا یک حدی که سواد داشته باشی کافیه چون "آدم تو جایی که بقیه نمیدونن زیادی بدونه تنها میمونه."

 

  • Mohsen Tohidi
  • ۰
  • ۰

آدم‌ها هم مثل درخت‌ها بودند.

یک برف سنگین همیشه بر شانه‌های آدم وجود داشت، و سنگینی‌اش تا بهار دیگر حس می‌شد.

 

 

  • Mohsen Tohidi