خوشبختانه،
درمیان آبهای طغیانی این زندگی،
چند جزیره کوچک هست، که بتوان
بدان پناه برد :
کتاب های زیبا،
شاعران،
موسیقی ...
خوشبختانه،
درمیان آبهای طغیانی این زندگی،
چند جزیره کوچک هست، که بتوان
بدان پناه برد :
کتاب های زیبا،
شاعران،
موسیقی ...
آدمی که خیلی سخت با کسی حس نزدیکی میکنه، آدمی که سخت میتونه اعتماد کنه تا خودش باشه، آدمی که از حرفهای تکراری فراریه و حوصلهی خیلی چیزها رو نداره اگه کنارت یه آدم دیگهس، اگه یه نسخهی دیگه از خودشو داره بهت نشون میده حتما یه فرقی بین تو و بقیه قائل شده. پس قدرش رو بدون.
پیشرفت خودت را، با متر فرد دیگری اندازه گیری نکن.
آدم ها متفاوتند ...
و تنها رقیب هرکسی، خودش است...
اگر ندانیم که می میریم، طعم زنده بودن را نمی توانیم بچشیم، و بدون دریافت شگفتی زندگی، تصور مرگ نیز ناممکن است…
روزی که پزشک به مادربزرگش خبر داد که بیماری اش لاعلاج است، چیزی بدین مضمون بر زبان آورد:
« تا این لحظه نفهمیده بودم، زندگی چه زیباست»
تاثر آور نیست که آدم باید بیمار شود تا بفهمد زنده بودن، چه نعمتی است؟
صبر داشته باش و ببین ؛
همان کسی که می خواست تو را زمین بزند ، زمین خورده !
همان کسی که می خواست حرمتِ تو را بشکند ، تمامِ غرور و حرمتش شکسته !
همان کسی که قصدِ آزارِ تو را داشت ، بی دفاع شده و آزار دیده !
کائنات ، دست بردار نیست ؛
انتقامِ ما را ، از هم می گیرد !
روزی همه مان به هم ، بی حساب خواهیم شد
من به مردم شدیدا اعتقاد دارم.
اگر حقیقت به آنها گفته شود، در هنگام بروز هر گونه بحران ملی می توان رویشان حساب کرد.
مهم این است که برای آنها دلایل واقعی بیاوریم ...
نمی دانم چقدر از عمرم را تنها با نگاه نکردن و یا نگاه کردن و ندیدن از دست داده ام!
اگر دارید رشد میکنید ولی بقیه پشت سرتون حرف میزنن، خیلی بهشون توجه نکنید به قول آندره ژید تو کتابش میگه:
«هر چه بالاتر رَوی، از نظر آنان که پرواز نمی دانند کوچکتر به نظر میرسید!»
پس فقط به اوج گرفتنت ادامه بده...
تا دلت را صاف نکنی، به هیچ جایی نمیرسی!
تا خیرخواه آدمها نباشی و برای دیگران خوب نخواهی و آرزوی موفقیت و خوشبختی برای آشنا و بیگانه نداشتهباشی؛ به هیچ خوشبختی و موفقیت عظیمی دست پیدا نخواهیکرد!
درستترین جملهای که شنیدهام و به آن باور دارم این است که "آدمها نانِ دلشان را میخورند" و به والله که غیر از این نیست!!! مگر میشود بدخواهِ دیگران باشی و تابِ دیدن خوشبختی و حالِ خوبِ آدمها را نداشتهباشی و خوشیهای کائنات، به سمت تو سرازیر شود؟؟! مگر میشود با قلبی سیاه، روزگاری سفید بخواهی و مگر میشود چشمانت به تاریکی عادت کردهباشد و توقع روشنایی و نور داشتهباشی؟!
باید دلت را با جهان و با آدمها صاف کنی و حتی برای دشمنت هم خوب بخواهی و دست از قضاوت و پیشداوری و مداخله برداری تا جهانت بستر وقوع اتفاقات خوب شود و معجزات آفرینش را به چشم ببینی.
باید دلت را صاف کنی و دست از حسادت و بخالت و تنگنظری برداری!
باید بدِ هیچکس را نخواهی تا کائنات هم بدخواهِ تو نباشد... باید خیرخواهِ دیگران باشی و از دستاوردها و خوشیهای دیگران خوشحال شوی و خودت را به خوب دیدن و خوب خواستن و خوب زیستن عادت بدهی...
متاهل ها میخواهند طلاق بگیرند،
مجردها دوست دارند ازدواج کنند!
کودکان میخواهند زود بزرگ شوند،
بزرگتر ها دوست دارند به دوران کودکی برگردند!
شاغلان از شغلشان مینالند،
بیکارها دنبال شغلند!
فقرا حسرت ثروتمندان را میخورند،
ثروتمندان از دغدغه مینالند!
افراد مشهور از چشم مردم قایم میشوند،
مردم عادی میخواهند مشهور شوند!
سیاه پوستان دوست دارند سفید پوست شوند،
سفید پوستان خود را برنزه میکنند!
هیچ کس نمیداند تنها فرمول خوشحالی این است:
"قدر داشته هایت را بدان و از آنها نهایت لذت را ببر"