هرکی ازم میپرسه چرا همیشه انقدر ساکتی،
کلامِ داستایفسکی یادم میاد و تکرارش میکنم:
من استادِ سخن گفتن در سکوتم.
در تمامِ زندگیام با سکوت سخن گفتم
و سر تا سرِ تراژدیهای زندگیام را ساکت زیستهام!
هرکی ازم میپرسه چرا همیشه انقدر ساکتی،
کلامِ داستایفسکی یادم میاد و تکرارش میکنم:
من استادِ سخن گفتن در سکوتم.
در تمامِ زندگیام با سکوت سخن گفتم
و سر تا سرِ تراژدیهای زندگیام را ساکت زیستهام!
همین حالا
اگر بنشینیم کنار هم
و ده سال پیش زندگی مان را
ورق بزنیم ؛ به خیلی از
نگرانی هایمان میخندیم
بیا قرارمان این باشد
به هیچ چیز بیش از حد بها ندهیم
زندگی ساده تر از اینهاست
لطفاً چیزای خوب آدمارو بهشون بگید،
خوشتیپه بهش بگو
خوشگله بهش بگو
غذاش خوشمزهس بهش بگو
خوشگل میخنده بهش بگو
صداش قشنگه بهش بگو
مهربونه بهش بگو
بذارید آدما خوبی های خودشونو ببینن
دلیل حال خوب هم باشیم...
وقتی از ته دل بخندی وقتی هر چیزی را به خودت نگیری وقتی سپاسگزار آنچه که هست باشی وقتی برای شاد بودن نیاز به بهانه نداشته باشی آن زمان است که واقعا زندگی میکنی..
استیو جابز در میانسالی با اینکه از بیماری سرطان در عذاب بود
همچنان سخت کار میکرد.
او دلیل کار کردنش را چنین توضیح میداد:
«من فکر میکنم امروز آخرین روز زندگیم هست
و می خواهم تمام کارهایی که می توانستم برای این دنیا و رویاهایم انجام داده باشم.»
این جمله ای بود که زندگی استیو جابز را متحول کرد...
بهتر است از این طرز فکر استفاده کنید،
تا نهایت استفاده را از هر روز زندگیتان ببرید.
از نظر روحی نیاز به بغل یار دارم
و براش بخونم چه خوش صید دلم کردی
بنازم چشم مستت را…
اگر دوستش دارید به زبان بیاورید،
پانتومیم که بازی نمیکنید.
از ترسِ باختن با اشاره میخواهید بفهمانید، واقعا دوستش دارید و به زبان نمی آورید.
یکی از راه میرسد که بی هیچ عشقی تکیه کلامش"دوستت دارم" است،
می آید،
میگوید،
میبرد دلش را،
و شما میمانیدُ
"دوستت دارم "
هایی که در عطرِ پیراهنش جا مانده است.
میدونید ما بیش از همه از چیمیترسیم؟
از زندگی کردن.
چون زندگی کردن در معنای واقعیش مستلزم اینه:
✔️که همهٔ خودت رو وسط بذاری و در مراوداتت ارزشمندی خودت رو به تماشا بنشینی.
✔️که با خودت به صلح برسی و هر روز در اجتماع خودت رو بازی کنی.
✔️که به دنبال نسخهٔ بهتر خودت در آیندهٔ خیالی نگردی و هر روز این بهترین بودن رو در صحنهٔ زندگی اجرا کنی.
و اغلب ما شعفِ زنده بودن رو با هر روز از خواب بیدار شدن مزهمزه نمیکنیم
چون یاد گرفتیم جبرِ بودن رو «تحمل کنیم.»
چون یاد گرفتیم بخش بزرگی از خودمون رو پنهان کنیم تا تایید بقیه رو داشته باشیم.
و چون خود بودن، صلح با خود و پذیرش خود رو به اندازهٔ کافی تمرین نمیکنیم.
🖋️یکی از راههای چنین تمرینی برای من، نوشتنه.
البته نه هر نوع نوشتنی.
نوشتن با اصولی که سالها با سعیوخطا، با مطالعه و با تلاش بهش رسیدم.
❔شما «صلح با خود» و «پذیرش خود» رو چطور تمرین میکنید؟
یَا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ الَمخْرَجُ إِلىٰ رَوْحِ الْفَرَج...
ای آنکه راه گریز به سوی رهایی
و آسودگی را از تو باید خواست ..
باید جای دنجی پیدا کرد
و رها شد از قفس روزمرگی ها؛
باید نسخه تمام نگرانی ها را پیچید
و پرت کرد آنسوی نخواستنها
باید عمیق و آرام نفس کشید
و زندگی کرد!
صبح روز انتخابات ریاست جمهوری پس از شهادت رئیسی / ۸تیر۱۴۰۳
همه طوفانها برای نابودی زندگیت نمیان؛
بعضی از طوفانها برای تمیز کردن مسیرت میان…... 🌷