به نظرم مود ترین قسمت باب اسفنجی اینجا بود که از اختاپوس پرسید: تو چرا همیشه خنثی ای؟!
اختاپوس: چون تنهایی خوشحال شدم، تنهایی ناراحت شدم، تنهایی تحمل کردم، تنهایی بزرگ شدم و دیگه عادت کردم.
به نظرم مود ترین قسمت باب اسفنجی اینجا بود که از اختاپوس پرسید: تو چرا همیشه خنثی ای؟!
اختاپوس: چون تنهایی خوشحال شدم، تنهایی ناراحت شدم، تنهایی تحمل کردم، تنهایی بزرگ شدم و دیگه عادت کردم.
"امیدوارم روزیتون اینقد زیاد بشه
که امیدی باشه واسه رسوندن
روزی خیلی ها…"☘
انسانی که مرتباً روی بدبختی ها و زشتی های زندگی متمرکز می شود، زندگیش به قهقرا می رود و کسی که مرتباً به زیبائیهای زندگی و نقاط امیدبخش تمرکز می کند زندگیش قرین سعادت و موفقیت می شود و این خاصیت تمرکز است.
خیلی مراقب ورودی های ذهن و قلبت باش
یکی رو میشه با یه آتیش خوشگل تو شب کویر خوشحال کرد به اندازه ای که سر از پا نشناسه و تا صبح به آتیش زل بزنه و ذوق کنه.
یکی رو هم نمیشه حتی با ماه به وجد آورد پس با صبر و حوصله بگردید و آدم مناسب زندگیتونو بدست بیارید. (برای کار برای زندگی برای رفتنِ به هر مسیری...)
پیدا هم نشد، خودتونو دو دستی بغل کنید.
اینو یادت باشه:
هیچ کس نمیتونه به خوبی خدا یه شکست رو به موفقیت تبدیل کنه!🌱🍃
به تعداد آدمهای
روی کره ی زمین،
تفاوت فکر و نگرش وجود دارد!
پس بپذیر
کسی که تفکرش باتو متفاوت است،
دشمنت نیست؛
انسان دیگریست!
به جای دشمنی میتواند مکمل تو باشد
افرادی که خود واقعیشان هستند و بهداشت روانی سالمی دارند
معمولاً دوستان کمتری دارند
آنها سخت پسند هستند
مرزبندی دارند
از تنهایی راضی هستند.
هرکی ازم میپرسه چرا همیشه انقدر ساکتی،
کلامِ داستایفسکی یادم میاد و تکرارش میکنم:
من استادِ سخن گفتن در سکوتم.
در تمامِ زندگیام با سکوت سخن گفتم
و سر تا سرِ تراژدیهای زندگیام را ساکت زیستهام!
چه ویژگی نزیستهای در زندگی والدینتان، پدربزرگ و مادربزرگتان وجود داشت؟ زندگی نزیسته آنها چه تأثیری بر زندگی شما گذاشته است؟ شما چطور با انجام دادن کاری مخالف آنچه که آنها انجام میدادند به دام زندگی نزیسته آنها افتادهاید؟
وقتی به زندگی نزیسته والدینمان میپردازیم، منزجر شدن از آنها دردی را دوا نمیکند. ضدیت با والدین تنها چسبیدن به الگوهای کهنه خانوادگی را محکمتر میکند. سعی کنید خطاهای آنها را با دلسوزی و شفقت بپذیرید، و علیهشان واکنش نشان ندهید. آنها فقط آگاهی لازم برای بهتر عمل کردن در شرایط موجود زمان خودشان را نداشتند.
هدف از تعمق درباره شرایط کودکی خودتان این نیست که مقصر را پیدا کنید بلکه این کار، گام اول در راه آگاه شدن از الگوهایی است که همچنان تجربههای کنونی زندگیتان را شکل میدهند. آن عکسالعملهای روانی کاملاً میتوانست متفاوت از چیزی باشند که اکنون هست و هنوز هم میتوان تغییرشان داد.
شما نمیتوانید از شر عقدهها خلاص شوید، اما میتوانید چنگالشان را شل کنید و تنوع و دامنه واکنشهاتان را وسیعتر کنید. تغییر دادن این عقاید تکراری مستلزم آگاهی بیشتر و وسیعتر است. دفترچه یادداشتی بخرید و بنویسید که کی، کجا و چطور احساس میکنید گیر افتادهاید، محدود یا کوچک شدهاید.
وقتی از اثر عقدههاتان آگاه میشوید، نباید درباره خودتان قضاوت کنید یا مأیوس شوید. فقط با آگاه شدن بیشتر از این روندهایِ جهان زیرین، زندگی شما شروع به تغییر میکند. هرگاه برنامه قدیمی محدودکننده را رها کنید، توان بالقوه نزیستهتان به طرز کاملتری ظهور خواهد کرد.
زمان آدم ها رو دگرگون میکند
اما تصویری را که از آنها داریم
ثابت نگه می دارد
هیچ چیز دردناک تر از این تضاد
میان دگرگونی آدم ها و ثبات خاطره ها نیست.