افزایش دانش و مهارت های شخصی ؛ توسعه اجتماعی

Instagram : @MohsenTohidy

MohsenTohidi.ir

آخرین مطالب

۱۲۳ مطلب با موضوع «آرامش» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

بغلم کن

الهی...

 

نمیدونم چند وقته که ازت غافل شدم. نمیدونم چند تا طلوع و غروب بی‌ذکر نام تو بر من گذشته. ولی می‌دونم که دلم گرفته. نه از دنیا، نه از آدم‌ها... از خودمه. از این فاصله‌ای که نذاشت گرمای مهربونیتو حس کنم. از این همه بی‌توجهی که گذاشت ردّ تنهایی رو روی دلم.

 

من اون بنده‌اتم که گاهی یادش میره اصلاً واسه چی اومده بود این دنیا. گاهی فکر می‌کنه باید کوهارو جابه‌جا کنه تا آرامش بگیره، اما نمی‌فهمه که تنها تکیه‌گاهش تویی. گاهی توی تاریکی‌ها دست و پا می‌زنه و یادش میره چراغ توی دست خودشه، چراغی به اسم "ایمان"، به اسم "توکل"، به اسم "تو".

 

خدایا، این روزا هرچقدر دور شدم، تهِ دلم یه نور خاموش‌نشدنی هست که میگه تو هنوز همون خدای همیشگی هستی. تو همون نگاهی هستی که وقتی همه چشم‌ها ازم برمی‌گردن، هنوز عاشقانه نگاهم می‌کنی. همون دستی که وقتی همه درا بسته میشه، از بالای درها دست منو می‌گیره.

 

یادمه یه جایی شنیدم که گفتی: وقتی حس کردی تنها شدی، بدون داری نزدیک‌تر می‌شی. وقتی همه چی به هم ریخته، بدون که داری آماده می‌شی برای دریافت. وقتی تاریکی زیاد شد، بدون سپیده نزدیکه. این جمله‌ها مثل بارون نرم به دلم افتاد. حس کردم هنوزم می‌تونم برگردم، هنوزم دیر نشده...

 

تو یه درِ همیشه‌بازی. حتی اگه من هزار بار رد شم، تو هنوز همون درب باز به سمتمی. تو مثل نوری هستی که حتی اگه پشت کوه برم، باز می‌تابی. من فقط باید تصمیم بگیرم برگردم. فقط باید بخوام دوباره صدات کنم، دوباره اسمتو با شوق بگم...

 

و حالا... حالا که نشستم پای این دل‌نوشته، حس می‌کنم یه چیزی داره تو دلم می‌جوشه. یه امید تازه. یه شوق کهنه که انگار دوباره زنده شده. انگار تو همین نوشتن، دارم بهت نزدیک می‌شم. دارم تو رو نفس می‌کشم...

 

خدایا! چقدر دلم می‌خواست همیشه تو آغوشت باشم. نه واسه اینکه مشکلم حل شه، نه واسه اینکه دردی ازم دور شه. فقط واسه اینکه تویی. همین که هستی، همه چی رو زیبا می‌کنه. همین که بدونم تو هوامی، دنیا برام باغ میشه...

 

و ازت ممنونم. بابت همه چیز. حتی اون روزای سختی که فکر می‌کردم تنهام، اما تو داشتی صبورانه منو آماده می‌کردی برای پرواز. ممنونم که گذاشتی بیفتم تا طعم بلند شدن رو بفهمم. ممنونم که سکوت کردی تا صدای قلبمو بشنوم.

 

الهی، من دیگه اون آدمِ سرگردون نیستم. حالا می‌دونم که تو مسیرم. حالا می‌دونم که دارم رشد می‌کنم، حتی اگه گاهی آهسته. حالا می‌فهمم که توی این دنیای پر از ظاهر، حقیقت فقط تویی.

 

پس با لبخند می‌نویسم این لحظه رو... با دل پر از نور، می‌نویسم این امید رو...

 

خدایا، من عاشقتم. عاشق این بودنت، عاشق این نزدیکی‌ات. عاشق اینکه تو همیشه، بی‌منت، بی‌قهر، بی‌فاصله، باهامی. تو اون صدایی هستی که تو سکوت دل شنیده می‌شی. اون دستی که بی‌هوا می‌گیره، اون نگاهی که بی‌منت می‌بخشه.

 

 ازت می‌خوام که منو بغل بگیری. نه بخاطر اینکه شکستم، بلکه بخاطر اینکه دلم پر کشیده سمتت. می‌خوام توی این بغل، خودم رو پیدا کنم. خدای من! ممنونم که گذاشتی دوباره عاشقت بشم. ممنونم که قلبمو زنده کردی. ممنونم که اجازه دادی بنویسم، تا بفهمم هنوز چقدر دوستت دارم.

 

و حالا، لبخند می‌زنم... چون می‌دونم که راه روشنه. لبخند می‌زنم چون ایمان دارم که لطف تو از همیشه نزدیک‌تره. لبخند می‌زنم، چون هرچی دارم و ندارم، تویی.

 

تو آغاز منی، پایان منی، همراه همیشگی منی. الهی به امید تو، به عشق تو، به لطف بی‌پایانت... تا همیشه.

 

آمین.

 

 

 

 

 

 

 

  • Mohsen Tohidi
  • ۰
  • ۰

دوستت دارم‌هایی هستند که شبیه دعاهای بی‌صدا می‌شوند.

همان‌هایی که هر وقت دستت را به آسمان بلند می‌کنی، اولین چیزی که می‌آید روی لبت، نام اوست... اما باز فرو می‌بری...

نه از ناتوانی، که از عشقی عمیق‌تر از خواستن. عشقی که یاد گرفته احترام بگذارد به آزادی معشوق.

 

دوست داشتن‌هایی هست که سکوت می‌شود، چون می‌دانی عشق، اسارت نیست؛ پرواز است.

عشق یعنی نگاه کردن به کسی و آرزو کردن که حتی اگر در مسیر زندگی‌اش جایی برای تو نباشد، باز هم خوشبخت باشد، آرام باشد، بدرخشد.

 

دوست داشتن واقعی، در سکوت است که بزرگ می‌شود.

در نخواستن چیزی جز خوشبختی‌اش.

در تماشای پروازش حتی اگر از تو دور شود.

در بند نکردن دلی که آمده بود تا آزاد دوستش بداری، نه مالکانه...

 

آری، اینجاست که می‌فهمی بعضی "دوستت دارم"ها، از جان آدمی گرانبهاترند.

بی‌هیاهو، بی‌انتظار، بی‌قید،

در نهایت خلوص...

 

و خداوند خودش شاهد است بر این عشق‌هایی که بی‌صدا، از اعماق جان برمی‌خیزند و به آسمان می‌روند.

 

> "إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ"

(همانا او به درون سینه‌ها آگاه است.)

— سوره ملک، آیه ۱۳

  • Mohsen Tohidi
  • ۰
  • ۰

شستن از شرک

* شب ، وقتی دستم رو از همه شرک‌های خفی می‌شورم و تسلیم تو می‌شم، تازه روزم شروع‌میشه 🟢؛ *

 

قلبم پر از عشق و امید به تو می‌زنه. می‌دونم که تو همیشه در کنارم هستی، حتی وقتی دور شدم یا فراموش کردم چقدر به تکیه گاه و پناهم نیاز دارم.

 

خدایا، در این شب‌های تاریک و سرد، وقتی قلبم پر از اضطراب و آشفتگی می‌شه، تو رو صدا می‌زنم. می‌خواهم تو رو احساس کنم، می‌خواهم حس کنم هنوز هم امید در دلم زنده است. هر وقت به خودم نگاه می‌کنم، می‌بینم چقدر ضعیف و شکسته‌ام، اما تو همیشه یادآوری‌ام می‌کنی که عشق تو می‌تونه هر شکستی رو دوباره بسازه.

 

کمکم کن که بتونم قدرت و صبر داشته باشم تا از اوضاع سخت زندگی عبور کنم. زندگی گاهی مثل طوفانی می‌مونه که نمی‌دونم کی تموم میشه، ولی می‌دونم تو همواره در دل طوفان کنارم هستی.

 

خداجون، منو ببخش، اگر گاه فراموش می‌کنم که چقدر بینظیر هستی و چقدر به حضور تو در زندگی‌ام نیاز دارم. ببخش که گاهی در غفلت و فراموشی غرق می‌شوم و خدا را در قلبم کمرنگ می‌کنم. دلم می‌خواد همیشه آغوش تو رو حس کنم و با هر نفسی که می‌کشم، عشق و رحمت تو رو بتونم تجربه کنم.

 

خداوند، در کمبودها و نداشتن‌ها، به من یاد بده که چطور شکرگزار باشم و برکات کوچکی که در زندگی دارم رو ببینم. به من بینایی بده تا همیشه زیبایی‌های زندگی رو در هر لحظه‌ای ببینم.

 

امشب، وقتی به آسمون نگاه می‌کنم، ستاره‌ها رو فراموش نمی‌کنم، چون می‌دونم هر کدومشون نشانی از عشق تو به من و همه‌ی مخلوقات طواف کرده در این دنیا است. خدایا، می‌خوام در حریم وجود تو آباد بشم و دل‌آرامی رو که میاد از محبت تو رو در وجودم احساس کنم.

 

با هر کلمه‌ای که به تو میگم، تمام دلنوشته‌هام و آرزوهای قلبی‌ام رو به تو تقدیم می‌کنم، ای خالق عظیم… .

  • Mohsen Tohidi
  • ۰
  • ۰

صحبت ببن بنده و خدا

 

–  بنده:

خدایا، واقعاً همیشه حواست به منه؟

حتی وقتی خودمم حواسم بهت نیست؟

 

– خدایِ جانان :

آره عزیز دلم...

حتی وقتی فراموشم می‌کنی،

من هنوز همون خدای عاشقتم...

بیشتر از اونی که فکر کنی، مشغولتَم...

 

– بنده:

مشغولم؟

من که کاری نمی‌کنم حتی...

نه خیلی دعا می‌کنم، نه اون‌جوری که باید بنده‌ی خوبی‌ام...

 

– خدا:

بنده‌ی خوب بودن، فقط نماز خوندن نیست...

من توی دل تپنده‌ت نگاه می‌کنم،

تو نیتای قشنگت، تو اون اشک یواشکیت،

تو اون لحظه‌هایی که دلت گرفت و فقط گفتی: "خدایا..."

**همونا برام کافیه که عاشقت بمونم...**

 

– بنده:

اما من بعضی وقتا پرت می‌شم...

سرد می‌شم...

یه عالمه چیز تو زندگی می‌ریزه سرم...

فکر می‌کنم تنهام...

 

– خدا:

تو هیچ‌وقت تنها نیستی...

**می‌خوای بدونی اون موقع‌ها دارم چیکار می‌کنم؟**

یا دارم زمینه‌ی رشدت رو می‌چینم،

یا دارم راه برگشت رو برات باز می‌کنم،

یا دارم از یه بلای بد، نجاتت می‌دم...

یا شاید هم خواسته‌ت تو راهه...

 

– بنده:

پس این صبرا که میگی، اینا چیه؟

یعنی فقط باید صبر کنم؟

 

– خدا:

نه فقط صبر...

عزیزکم ، من یا خواستتو بهت میدم، یا یه چیزی بهترش رو،

یا یه چیزی رو ازت دور می‌کنم که اصلاً حواست نیست...

و صبر؟

اون پل رسیدنه به چیزیه که لایقت‌هست، نه فقط چیزی که خواستی...

 

– بنده:

گاهی می‌ترسم...

که نکنه دیگه دوستم نداشته باشی...

با این‌همه خطا... این‌همه فاصله...

 

– خدا:

آخه مگه میشه من عاشق نباشم؟

اصلاً عشق رو من خلق کردم!

تو فکر می‌کنی این دلتنگی، از کجاست؟

همون موقعی که دور شدی،

**من داشتم برات دلتنگ می‌شدم...**

 

– بنده:

دلم می‌خواست بدونم چه‌جوری بخشیدی...

من حتی خودم رو نمی‌بخشم گاهی...

 

– خدا:

چون تو با خودت سختی، فکر می‌کنی منم باهات سَختم...

اما من خدای رحمتم...

**تو فقط یه نگاه کن سمتم،**

من خودمو می‌رسونم بهت...

 

– بنده:

پس یعنی همیشه بودی؟

حتی وقتایی که فکر می‌کردم تنهام؟

که صدام نمی‌رسه؟

 

– خدا:

اون لحظه‌ها،

که فکر کردی نمی‌شنوم،

که فکر کردی حسم نمی‌کنی،

**من داشتم اشکاتو می‌شمردم،**

و قلبتو نوازش می‌کردم...

تو فقط ندیدی... ولی من بودم... همیشه بودم... هستم

 

– بنده:

خدایا؟

یه چیزی بگم؟ یه خواهش...

 

– خدا:

بگو، عزیز دلم، همیشه گوشم با توئه...

 

– بنده:

**هیچ‌وقت دستمو ول نکن...................**

**حتی اگه من ولت کنم...**

 

– خدا:

من اونی‌ام که گفت: "و ما ربک بنسیّ"

من اون خداییم که فراموش نمی‌کنه...

تو دستتو رها کنی،

من باز، دستتو می‌گیرم...

**چون من، عاشقتم... همیشه...**

 

  • Mohsen Tohidi
  • ۰
  • ۰

حواست باشد 

زندگی به همین آسانی میگذرد 

مثل بهاری که رفت

مثل تابستانی که رفت

از روزهای زمستانی‌ات لذت ببر

 

🏆

  • Mohsen Tohidi
  • ۰
  • ۰

یه روز گوشیتو می‌ندازی یه کنار، استوری ها رو نمی‌بینی، دیر جواب میدی، نوتیف ها رو خاموش می‌کنی، چت ها رو باز نمی‌کنی، توی هر گروهی که هستی دیگه چیزی نمی‌نویسی، می‌فهمی همه این چیزا الکی بوده. زور اضافه می‌زدی تا با آدمهای بیشتری در ارتباط باشی و می‌خواستی همه رو راضی نگه داری و بعدش یادت میوفته توی همه‌ی اون مدت داشتی خودتو به خاطر بقیه از دست می‌دادی.

 

  • Mohsen Tohidi
  • ۰
  • ۰

وَعَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیئًا وَهُوَ خَیرٌ لَکُمْ

وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ

وَاللَّهُ یعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ .

 

چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیر شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شر شما در آن است. و خدا می‌داند، و شما نمی‌دانید.

۲۱۶ بقره

  • Mohsen Tohidi
  • ۰
  • ۰

‏نه کسایی که جلوتن مهمن، 

نه کسایی که پشت سرتن 

اونی که کنارت ایستاده مهم ترین آدم زندگیته

 

  • Mohsen Tohidi
  • ۰
  • ۰

‌ ‌بعضی موقع ها اگه آدم سکوت میکنه

 به این معنی نیست که نمیفهمه 

فقط داره مراعات میکنه .

  • Mohsen Tohidi
  • ۰
  • ۰

لذت عمیق

بزرگترین و مهمترین آرزوی امسالم این بود ؛ جوری زندگی کنم که انگار هیچ فردایی وجود نداره . در لحظه حضور داشته باشم و از هر تجربه‌ای که برام پیش میاد ، بیشترین بهره رو ببرم‌✨

 

بهتر از اون هم نصیبم شد

 

  • Mohsen Tohidi