آدم نمیتونه همینجور الکی تسلیم شه.
مخصوصا وقتی برمیگرده نگاه میکنه
میشمره چقدر معجزه رخ داده.
چقدر شب صبح شده.
از پس چه سختی هایی بر اومده.
آدم نمیتونه شرمنده ی خودش شه
و بعد یه عمر با این شرمندگی
زندگی کنه.
پاشو بجنگ. تو لیاقت رسیدنو داری.
آدم نمیتونه همینجور الکی تسلیم شه.
مخصوصا وقتی برمیگرده نگاه میکنه
میشمره چقدر معجزه رخ داده.
چقدر شب صبح شده.
از پس چه سختی هایی بر اومده.
آدم نمیتونه شرمنده ی خودش شه
و بعد یه عمر با این شرمندگی
زندگی کنه.
پاشو بجنگ. تو لیاقت رسیدنو داری.
هیچ گلادیاتوری وسط میدان جنگ غُر نمیزنه... فقط میجنگه. یا میبره یا میبازه ولی غر نمیزنه.!؟
غر زدن فقط روحیهتون رو تضعیف میکنه و مانع میشه که بتونید از حداکثر تمرکز و تواناییهاتون استفاده کنید.
از شما انسانی با سقف کوتاه و محدود میسازه...
همهی کسانی که در زندگی موفق میشوند، ممکن است در شروع با دشواری روبرو باشند. ممکن است مجبور شوند به تلاشی نومید کننده دست بزنند. باید شرایط و مشکلات را هموار کنند تا به هدف خود برسند.
نقطهی عطف موفقیت از لحظات بحران شروع میشود.
موفقیت رو نباید زیاد با جایگاهی که فرد تو زندگی بهش رسیده سنجید، بلکه باید با موانعی که تو مسیر از جلو راهش برداشته سنجید.
وأنَّ الله سیُعوِّضنا عَمَّا مَرَرْنا بِه
خدا آنچه را که به ما گذشت جبران خواهد کرد...
عروسکی که در پنج سالگی خراب شد و کلی غصه اش را خوردیم، در ده سالگی دیگر اصلا مهم نیست.
نمره امتحانی که در دبیرستان کم شدیم و آنقدر به خاطرش اشک ریختیم و روزگارمان را تلخ کرد در دوران دانشگاه هیچ اهمیتی ندارد و کلا فراموش شده است.
آدمی که در اولین سال دانشگاه آنقدر به خاطرش غصه خوردیم و اشک ریختیم و بعد فهمیدیم ارزشش را نداشته و دنیایمان ویران شد، در سی سالگی تبدیل به غباری از یک خاطره دور دور دور شده که حتی ناراحتمان هم نمیکند.
و چکی که برای پاس کردنش در سی سالگی آنقدر استرس و بی خوابی کشیدیم، در چهل سالگی یک کاغذ پاره بی ارزش و فراموش شده است.
پس یقین داشته باش که مشکل امروزت، اینقدرها هم که فکر میکنی بزرگ نیست.
این یکی هم حل می شود. میگذرد و تمام می شود.
غصه خوردن برای این یکی هم همان قدر احمقانه است که درسی سالگی برای خراب شدن عروسک پنج سالگی ات غصه بخوری!!
همه مشکلات،همان عروسک پنج سالگی است...شک نکن
وقتی فریب افکارتان را نمیخورید و آنها را به دقت شناسایی میکنید و میدانید که عملکردشان چیست و قرار است چه کار کنید...
موفق میشوید که نفوذ آنها را در زندگیتان کاهش دهید.
وقتی به معامله نگاه کردم ، نگاه بر انگشتانم خیره شد .
وقتی به افق چین لگد زدم پایم به پادری لندن گیر کرد.
سیم خاردار که چه بگویم ، موشک سر عروس خلیج می ریختند .
وقتی گفتند این حماقت است گفتم فقط چهار دست و پا شنا میکنم ؛ تا تقدیم رایگان کتاب ها...
تا روزی که روی پولم حساب بازکند و بیاید .
تنها زمانی صبور خواهیم شد که
صبر را یک قدرت بدانیم، نه یک ضعف.
و آنچه ویرانمان میکند، روزگار نیست
بلکه حوصلهٔ کوچک و آرزوهای بزرگمان است.
کاری به نتیجه ی مطلوب میرسد که با خوشحالی انجام شود . باید دزد انرژی را میدا کرد و با تمام توان پیش رفت .