محبوبم !
عاشق شما آرش کمانگیر است.
تیر و کمانی دارد
و سرزمین خیالات من ،
مرز عشق شما حاشیه هستی است.
محبوبم ! در آن هنگام که گلهای سرخ
در دشتها میرویند
و باغها لبریز طراوتاند
و باد با زلف شما به پچپچ است،
آن مساحت اسیری عشق است.
محبوب من! بنیاد گمشدگیهای من
بیتو بودن است. وقتی که با توأم،
همه به من میپیوندند.
بارانها به من میپیوندند،
گلخانهها و گلها همه
به من میپیوندند.
- ۰۱/۰۲/۱۰