کینه چیزیست شبیه شمشیر دو دم . هم تو را از درون نابود میکند و هم خطر نابودی او را بدست تو افزایش میدهد ،خواه جانی و خواه ترور شخصیتی .
گاه نمیشود کاریش کرد . لاجرم باید با نابود کردن خودت او را نیز ذوب کنی . عقل از پس این مسئله بر نمیآید!
راهکار چیست؟ کینه را در درون رها کنی آخرش میشود فشار خون و سکته و مرگ ناگهانی... .
بگذریم ؟
قلبم میسوزد ، تیر میکشد. سخت ترین رها کردن است.
اما مرگ یکبار شیون نیز یکبار . فریاد خاموشی از درونم میگوید : "رهااااا کن" . دنیا نیز صاحبی دارد . مادامی که تو پی گوشمالی وانتقام هستی منبع کائنات دست روی دست میگذارد و فقط تو را تماشا میکند . اما مادامی که رها کنی ، جمع کائنات دست به کار میشوند . آخر قانونشان اینست که عدل برپا باشد . اگر کسی به من ظلم کرد این عدل از تراز خارج میشود ، باید بروند و ظلمی که به تو کرده را جبران بکنند تا مجدد دنیا به تعادل برسد .
پسمیبوسم و رها میکنم . خیلی برای آرامشم کار دارم . وقتم پر است. همه دنیا منتظر شادی های من است . طلب دارم . میخوام طی مسیر کنم . مسیری که از بالا رفتن از کوه های سختش لذت میبرم . دنیایی که در برابر همه خواسته های من یک جواب دارد : "بله قربان" . پس از این دنیا لذت و ارامش میخوام.... . نشنیدم ، دوباره بگو "بله قربان" .
پس بقیه کارها با تو .
#قانون_رهایی
- ۰۳/۰۱/۲۳