واژهخواه
پیشتر اینگونه نبودم، اما حالا کمتر چیزی بهاندازهی یافتن واژهیی تازه خرسندم میکند.
عصری که به کتابفروشی سر زدم، چندان امیدی به یافتن کتاب تازه نداشتم، ولی دلم میخواست با کلمهیی تازه برگردم.
لابهلای انبوههیی از کتابهای قدیمی چشمم خورد به شمارهی پنجم مجلهی «دبیره» (چاپ فرانسه، بهار ۱۳۶۸). در شناسنامهی مجله واژگان آشنایی چون «مدیر مسئول» دیده نمیشد. جایگزینش تنها یک عنوان و نام بود: «پاسخوَر: هما ناطق». به به، پاسخور. کلمهی روزم را جسته بودم.
بهخیالم پاسخور برابرنهاد کلمهی «مسئول» است.
همیشه خودم را «مسئول مدرسه نویسندگی» معرفی میکنم و از «مدیر» میپرهیزم. مسئول یعنی کسی که باید پاسخگو باشد. مسئول بیش از مدیر یادآور «مسئولیت» است. حالیا، وسوسهی بهرهگیری از «پاسخور» افتاده به جانم و دور نیست روزی که بگنجانمش کنار اسمم.
🖋شاهین
- ۰۳/۰۵/۰۱