ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺍﺯ ﺟﺎﻳﻰ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﻴﺸﻪ ﻛﻪ ﺑﻌﻀﻰ ﻭﻗﺘﺎ ﻛﺴﺎﻳﻰ ﺭﻭ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﻴﻤﻮﻥ ﺧﺎﺹ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﺧﻴﻠﻰ ﻋﻤﻮﻣﻰ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺣﺮﻓﺎ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﺑﻘﻴﻪ ﺑﻮﺩﻥ ! حالا چه اشخاص حقوقی، چه اشخاص حقیقی !
ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺍﺯ ﺟﺎﻳﻰ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﻴﺸﻪ ﻛﻪ ﺑﻌﻀﻰ ﻭﻗﺘﺎ ﻛﺴﺎﻳﻰ ﺭﻭ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﻴﻤﻮﻥ ﺧﺎﺹ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﺧﻴﻠﻰ ﻋﻤﻮﻣﻰ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺣﺮﻓﺎ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﺑﻘﻴﻪ ﺑﻮﺩﻥ ! حالا چه اشخاص حقوقی، چه اشخاص حقیقی !
آنچه را که انکار می کنید،
شما را شکست می دهد.
آنچه راکه قبول می کنید،
شمارا تغییر می دهد.
در ڪوچه ی شب
ڪه به اندازه تنهایی من تاریڪ است
ڪاش دلی
گاه گاهی ز من یاد ڪند ...
محبوبم !
عاشق شما آرش کمانگیر است.
تیر و کمانی دارد
و سرزمین خیالات من ،
مرز عشق شما حاشیه هستی است.
محبوبم ! در آن هنگام که گلهای سرخ
در دشتها میرویند
و باغها لبریز طراوتاند
و باد با زلف شما به پچپچ است،
آن مساحت اسیری عشق است.
محبوب من! بنیاد گمشدگیهای من
بیتو بودن است. وقتی که با توأم،
همه به من میپیوندند.
بارانها به من میپیوندند،
گلخانهها و گلها همه
به من میپیوندند.
نگهبان سه چیز باش :
گرسنگیت سر سفره دیگران
زبانت در جلو جمع
چشمت را در خانه میزبان
برای نشان دادن آنچه در حال نوشتنش هستید، به جهان عجله نکنید. صحبت در مورد یک متن ادبی نانوشته (یا ناتمام) باعث اتلاف انرژی میشود.
عینک ارزش آفرینی بزنید به جای عینک پولسازی
کسب و کارهای ایرانی باید به دنبال ارزش آفرینی در درون سازمانی و بیرون سازمانی باشند.
یک اصطلاحی هست که خدا چندین بار در قرآن ازش استفاده کرده:
"حتی ضاقت علیهم/علیه الارض...."
یعنی "کار به جایی میرسد که زمین با تمام فراخیاش بر آدمی تنگ میگردد."
بهترین توصیفی است که میشود برای بعضی لحظهها، و برخی حسها به کار برد، اینطور وقتها چارهای نیست جز پناه بردن به خودش
باید به خودش پناه ببری، تا آرام بگیری، دوست و آشنا هم نمیتوانند برایت کاری بکنند.
آدمی تازه میفهمد که هیچ پناهی ندارد جز خدا و این حس یک چیزی است شبیه دلتنگی، سردرگمی، دلآزردگی، یک چیزی شبیه درد!
فاصله نگیرید ؛ اِنزوا ، عمر را کوتاه می کند .
قضاوت نکنید ؛ قضاوت ، فاصله ها را زیاد می کند !
دیگران را درک کنید ، کاری کنید که حالشان کنارِ شما خوب باشد و احساسِ بهتری داشته باشند ، این بخشِ مهمی از هوش و نبوغِ اجتماعی ست که لازمه ی روابطی سالم و هدفمند و رمزِ محبوبیتِ آدم هاست .
قبول دارم ! تحملِ تفاوت ها ، گاهی واقعا سخت می شود . اما باید این را پذیرفت که هم انسان ها با هم متفاوت اند و هم مشکلاتِ هرکس ، منحصر به خودش است .
نمی توان شبیهِ دیگران شد یا دیگران را شبیهِ خود کرد ، نمی توان از تمامِ آدم ها توقعِ سازگاری و همراهی داشت ، اما می توان تفاوت ها را درک کرد ، می توان مدارا کرد و کنار آمد ، می توان روابطِ بهتری داشت .
این مردم ، حتی شاد ترینِشان هم مشکلات و دغدغه هایِ خودش را دارد ! نباید مدام ، انگشتِ اتهام به سمتِ دیگران نشانه گرفت ، نباید همیشه دنبالِ ایراد بود .
آدم ها همه شان بد نیستند ، همه شان بی انصاف نیستند !
آدم ها با هم متفاوت اند ، همین !
می توان با وجودِ تمامِ تفاوت ها کنارِ هم شاد بود ،
می توان جامعه ی بهتری داشت ،
می توان جامعه ی بهتری ساخت !
وقتی نظم ریشه میدهد ، مثل جنگلی است که به تدریج همه چیز را در هماهنگی با یکدیگر می سازد .