سرِ عاشقنگهداری اگر داری، محبت کن
که از یک مهربانی، کارِ صد زنجیر میآید...
سرِ عاشقنگهداری اگر داری، محبت کن
که از یک مهربانی، کارِ صد زنجیر میآید...
اگه تو عوض بشی
همه چیز برات عوض میشه
اگه تو بهتر بشی همه چیز برات بهتر میشه
اگه فلسفه زندگی و عاداتت رو عوض کنی،
اگه نحوه فکر کردنت رو عوض کنی،
اگه دیسیپلین و نظم داشته باشی
اگه زندگی گذشتهت رو پشت سر بذاری و بری زندگی آیندهت رو بسازی،
اتفاقات به یاد موندنی زیادی برات میفته
«فقط اگه تو، عوض بشی»
اگر عوض نشی
6 سال بعدی زندگیت، مثل همون 6 سال قبلی زندگیت میشه
هنوزم نمیتونی قبض هات رو بدی
هنوزم نمی تونی به قول هات عمل کنی
پ.ن ) عوض شیم ، مراقب باشیم عوضی نشیم .
«و تظُنُّ أنها النِّهایة ثم یُصلِحُ الله کلَّ شیء.» و گمان میکنی که پایان است، سپس خداوند همهچیز را درست میکند...
لطفاً چیزای خوب آدمارو بهشون بگید،
خوشتیپه بهش بگو
خوشگله بهش بگو
غذاش خوشمزهس بهش بگو
خوشگل میخنده بهش بگو
صداش قشنگه بهش بگو
مهربونه بهش بگو
بذارید آدما خوبی های خودشونو ببینن
دلیل حال خوب هم باشیم...
برای ابراز عشق به مردم، مجبور نیستید، هر فردی را که میبینید ببوسید. برای عشق ورزیدن به دیگران، لازم نیست یک کاسه برنج به آنها بدهید.
عشق ورزیدن یعنی، دربارهی دیگران کمتر قضاوت کردن، و دادن این اجازه به آنها که آنطور که دوست دارند زندگی کنند، و بدون انتقادِ ما "آن کسی باشند که هستند."
🌹
حوصلهٔ حدس زدنت نیست
اگه اشتباه نکنم کوین هوگان میگفت که «مهمتر از احساس همدلی، ابراز همدلیه.»
جدیدا بیشتر اینو حس میکنم که ابراز کردنِ حتی احساساتی که بهش افتخار میکنیم، برای خیلیها سخته.
همینطور که استفاده از کلمات محبتآمیز براشون سخته.
همینطور که وقتی باهاشون حرف میزنی، عمیقا میفهمنت اما زبانِ بیانِ این درک رو ندارن.
مثل خیلی از واقعیتهای دیگهٔ زندگی، این موضوع نه تلخه نه شیرینه که آدمها حال و حوصله ندارن ما رو حدس بزنن و بفهمنمون و کشفمون کنن و به درونیاتمون پی ببرن.
وظیفهٔ درک دیگری از ما به عهدهٔ خودمونه.
وظیفهٔ انتقال احساسات درست در قالب واژگان درست به عهدهٔ خودمونه.
همونطور که اغلبمون در شبکههای اجتماعی سرسختانه و ناآگاهانه به دنبال کشف آدمهاییم، به واسطهٔ اونچه میگیم و به اشتراک میذاریم، به بقیه فرصت میدیم ما رو کشف کنن.
وقتی با صراحت و صداقت اونچه حس میکنیم و نیازه گفته بشه رو ابراز میکنیم «منِ پنهانِ» کوچیکتر و «منِ آشکارِ» بزرگتری میسازیم.
شفافیت راحتی میاره.
چه توی کار
چه توی رابطه.
یک تمثیل روسی، از بوتهای میگوید که بر فراز تپهای میروید و چون بر بلندیست، باد میزند و کمرش را میشکند...
بوته میگوید:
«ارزش داشت این شکسته شدن، زیرا آنسوی تپّه را هم دیدم!»
هر به دست آوردنی، بهایی دارد...
در عمق دریا دلم میخواست چشمهایم را ببندمو برای چند لحظه هم که شده، وانمود کنم که آب را فراموش کردهام اما هرچقدر بیشتر سعی میکردم، کمتر میتوانستم به آب فکر نکنم؛ بیشتر غرق میشدم .
باید همیشه به یاد داشته باشی که ماندگارترین چیزها در ذهن، آنهاییست که وانمود به فراموش کردنشان میکنی.
هر چقدر بیشتر بخواهی چیزی را فراموش کنی، بیشتر در ذهنت با آن بازی میکنی.
سعی برای فراموش کردن چیزی، درست مانند فرار کردن از سایهات است، تو نباید از سایهات فرار کنی، نمیتوانی که فرار کنی؛ خورشید که رفت سایهات نیز میرود.
داروین تو نظریه فرگشت میگه:
باهوشها دوام نیاوردند
سخت کوشها هم دوام نیاوردند
پس چه کسانی دوام آوردند و ماندند؟ «انعطافپذیرها»
و تو این عبارت دو کلمهای، تکهی دوم مهمتره؛ «پذیرش»
یعنی بپذیریم دنیای ما پر از چالشهای سخت و متفاوته و ما باید باهاش کنار بیایم و دوام بیاریم ...
۱ . سکوت خیلی بهتر از پرحرفی هست (زبان)
۲ . تا قید آدم های دوزاری رو نزنید (دل)
آدماهای سطح بالا سراغتون نمیان.
اینقانون جهان هستی هست ، با رعایت این دو مورد بال میگیرید و پرواز میکنید تا بینهایت .
پ.ن) خودم شاید هنوز روی زمینم.